تازه فهمیدم!!!
تاريخ : 3 / 10 / 1391برچسب:عشقم"متن عشقی, | 11:9 | نويسنده : marjan heydari

تازه فهمیدم عاشقی از آن کارهایست که به من نمی آید


از آن نقشهاییست که من نمی توانم خوب درش بیاروم


نمی توانم تحملش کنم


تازه فهمیدم برای زنده ماندن لازم نیست نگاهت،نفست،دلت ، به کسی بند باشد


تازه فهمیدم تقدیر بعضی دستها، خالیست


تقدیر بعضی اسمها، تنهایی


تازه فهمیدم به این زندگی عادت کردم


به اینکه ،بهانه نباشد برایم کسی ،بهانه نباشم برای کسی


اینکه می شود تنهایی آواز خواند ،تنهایی رقصید


اینکه "من" هم برای خودش کسیست


حالا بدونه تو تازه فهمیدم


و حالا یاد گرفتم که : از هیچ لبخندی خیال دوست داشتن به سرم نزند...



نظرات شما عزیزان:

متین کج کلاه
ساعت14:16---2 تير 1392
خوب وساده گفتی .بیا یه سر تو وبم بزن یه چیزایی هم ما رو کاغذ میاریم.مطلب زیاده اما با دقت بخون منتظر نظرات هستم گلم.
پاسخ:ممنونم دوست خوب چشم....حتما میام


نام :
آدرس ایمیل:
وب سایت/بلاگ :
متن پیام:
:) :( ;) :D
;)) :X :? :P
:* =(( :O };-
:B /:) =DD :S
-) :-(( :-| :-))
نظر خصوصی

 کد را وارد نمایید:

 

 

 

عکس شما

آپلود عکس دلخواه:






برچسب‌ها: